محل تبلیغات شما
روزی میرسد که مرا نمیبینی 
ولی میدانم حتی سراغم را نمیگیری
 نمیپرسی اسمم چه بود؟ 
نمیپرسی چرا امد و چرا رفت؟
 با اینهمه لحظه ی اخر که میرسد دلم طاقت نمیاورد
 من در خودم دور از چشم تو فرو میریزم
 مثل دیواری که همه به ان تکیه دادند ولی هیچ تکیه گاهی نداشت
 میمیرم مثل اه فرهاد کوهکن و مثل اشک پرسوز مجنون 
اری میدانم روزی میرسد که بی تفاوت از کنارم میگذری 
وحتی وقتی شماره ات را میگیرم میگویی "شما؟" 
و میدانم سالها ان "شما" لالایی شبهایم میشود
 وقتی در اتاقم منزوی نشسته ام
 و خاطره هایمان را یک به یک مرور میکنم 
به سادگی روح از تنم جدا میشود 
و مرگمم فرا میرسد
 می بینی اخرش هم پای قولم ماندم
 گفتم که عاشق میمانم و عاشق میمیرم 
شاید خنده دار باشد داستان گریه دار دلم
 شاید حتی عاشقان هم به عشق یک طرفه ام بخندند 
اما مطمئنم همه به اینکه من سال ها چهره زیبای تورا در ذهنم نگه داشتم غبطه میخورند

چرا عاقل کند کاری ؟؟؟؟

دیگر اینجا کسی به تو خوشامد نخواهد گفت

یاس و مریم می گذارم ، توی گلدانی که نیست

میرسد ,مثل ,میدانم ,یک ,شاید ,تکیه ,ذهنم نگه ,در ذهنم ,تورا در ,چهره زیبای ,نگه داشتم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تلخ و شیرین